گروکشی سیاسی جبهه ابتذالطلب از ســـینـما!
این روزها که سینمای ایران با عبور از سنگلاخها و دستاندازها، روند نسبتا خوب و بهتر از سالهای قبل خود را پشتسر میگذارد؛ بهویژه، در آستانه انتخابات پیشرو، به نظر میرسد این حال رو به بهبود سینمای ایران برای عدهای سخت و سنگین تمام شده است. رسانههای جناحی، شبکهها و سایتهای منتسب و نزدیک به برخی جریانات و رجال سیاسی این موضوع را برنتافتهاند و با چنگ انداختن به آسمان و ریسمان بنای بدخلقی و بیاخلاقی درپیش گرفتهاند.
تردید نداریم مطالبات بر زمین مانده در حوزه سینما و فرهنگ بسیار است اما دستاوردها و اقدامات صورت گرفته را نمیتوان با بیانصافی نادیده گرفت و انکار کرد.
برای جشنواره فجر امسال بیش از 100 فیلم سینمایی متقاضی حضور شدهاند که تنها 20 تا 25 درصد این آثار متعلق به ارگانها و مراکز و دولتی هستند و بالغ بر 75 درصد فیلمها به صورت مشارکتی و یا در بخشهای خصوصی رقم خوردهاند.
سالنهای سینمایی که از پیامد دوران سیاه کرونا و توقف کسب و کارها در آستانه تعطیلی و تغییر کاربری قرار داشتهاند امروز، چراغهای روشن آنها چشم حسودان را کور میکند!!! در هر گوشهوکنار این سرزمین صحبت از افتتاح و بهرهبرداری از سالنهای جدید سینماست. بدبینانهترین آمارها، رشد 45 درصدی توسعه و افزایش سالنهای سینما را نشان میدهد و دولت، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به عنوان جلودار و پرچمدار این حوزه با تمام قد و قوا وارد میدان شدهاند. پس، منصفانه نیست که با اهداف، مقاصد و اغراض سیاسی و جناحی یا از سر تنگنظریها، این گستره از تغییر، تحول و پیشرفت را نادیده بگیریم.
سینمای ورشکسته و نیمهتعطیل سال 1400 امروز، با همدلی و همگرایی در مسیر تاریخسازی قرار گرفته است. عرصهای که با یک میلیون مخاطب در سال 1399 و 7 میلیون مخاطب در سال 1400، امروز به حدود 23 میلیون نفر رسیده و تا پایان سال به مخاطب 28 میلیون تا 30 میلیون نفری خواهد رسید.
با همه این اوصاف منظور این نیست که در وضعیت ایدهآل و خوبی به سر میبریم.
زمین سوخته سالهای دشوار کرونا و چالشهای بیشمار بعد از آن، امروز، بارور شده و ثمر داده است. سینما، امروز به نقطهای رسیده است که خوشبینترین منتقد و کارشناس در آغاز کار دولت سیزدهم هم، به سختی میتوانست چنین شرایطی را پیشبینی کند. حال سینما بهتر از سالهای قبل شده است و روند رو به جلو را طی میکند. و در حوزه فروش و مخاطب میتوان به مخاطب 30 میلیون نفری و گیشه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی امیدوار بود، چه بخواهیم یا نه، این اتفاق، قابل توجه و شایسته تمجید نیست؟
درحالی که کشور در سال 1401 تجربه تلخ ناآرامیهای اجتماعی و سپس، اغتشاش را پشتسر گذاشته بود و در کنار آن، اپوزیسیون داخلی و خارجی و جریانات معاند هم، اتمسفر یاسآمیزی را از طریق پمپاژ و جوسازیهای رسانهای و شبکههای اجتماعی و ماجراجویی سلبریتیهای وطنفروش که اتفاقا، زمین بازی را سینما و سینماگران انتخاب کرده بودند ایجاد کرد و فضای تیره و بیآتیهای- بدتر از دوران کرونا- را القاء کرده بودند. بسیاری از سینماگران با تردید به ادامه کارشان نگاه میکردند. در چنین شرایطی با طراحی هوشمندانه، افق و روندها تغییر کرد.
بدون شک، کمتر کسی تصور میکرد سینما در سال 1402 به چنین نقطه مقبولی برسد. بسیاری با بدبینی نسبت به آینده سینما از تعطیلی آن میگفتند. خیلی از تهیهکنندهها حاضر نشده بودند آثارشان را برای اکران در اختیار بگذارند. اما آشتی گسترده مخاطبان با سالنهای تاریک سبب شد تا بسیاری از همان سرمایهگذارها ترغیب شوند تا فیلم خود را در این گردونه پر رونق به نمایش بگذارند تا بتوانند در این روزگار آشتی، اتفاقهای خوبی را برای آثار خود رقم بزنند. شرایط مطلوب و پر رونق سینمای ایران امروز بیشتر به معجزه شبیه است.
البته، درک میکنیم که برخی از رسانههای حزبی و جناحی که تلاش میکنند فضا و چشمانداز را یکسره و مطلقا تیره و تار جلوه دهند چه اهداف و منافعی دارند! آن هم رسانههای وابسته به طیفی که هر بار مدیریت سینما را دست گرفته، شاهد فوران ابتذال و سیاهی و فرار مخاطبان از سالنهای سینما بودیم. به هرحال این سایتها و رسانهها از آبشخور جریانات و جناحهای غیرهمسو آب میخورند و مهمترین ماموریت آنها، هم، کمرنگ ساختن عملکرد دولت- حتی اقدامات مثبت و امیدآفرین- است. رویهای که چندین دهه تجربه و تکرار میشود. بهویژه، که در آستانه دور جدید انتخابات در کشور قرار داریم. بدیهی است جناح مخالف تمام قد نوک پیکان هجمهها، انتقادات و حملهها را روی درخشانترین نقطه عملکرد فرهنگی دولت جدید و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متمرکز کند.
البته همین نقدهای غیرمنصفانه و مغرضانه سیاسی به این حوزه را نباید تهدید تلقی کرد که نوعی فرصت است، چرا که کمک میکند تا مسیر اطلاعات و آگاهیهای جامعه به این نقطه متمرکز شود و دستاوردهای سینما بهتر به چشم آید.
این روزها مهمترین انتقادی که از مدیریت سینما میشود این است که چرا دو فیلم کمدی زیاد فروختهاند؟ کم اطلاعترین فرد هم میداند که بار اصلی فروش سینمای ایران در همه دورهها و دولتها روی دوش فیلمهای کمدی بوده است.
سال ۶۹، ۲۱۴ فیلم نمایش داشته که مجموع فروش این تعداد فیلم، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. ۲۰ فیلم اول جدول فروش، نیمی از فروش سالیانه را تامین کردند و ۱۹۴ فیلم دیگر نیز ۶۰۰ میلیون تومان فروختهاند. پرفروشترین فیلم این سال نیز «خواستگاری» بوده است.
در دهه ۷۰ نیز به عنوان مثال سال ۷۷ که سیاستهای دولت اصلاحات در سینما، کاملا به بار نشسته بود. در این سال، ۲۸۶ فیلم در سینماها نمایش داشت و سینماها به فروش حدودا ۶ میلیارد تومانی رسیدند. ۱۰ فیلم نخست جدول، نیمی از فروش کلی سال را تامین کردند و ۳ میلیارد تومان دیگر نیز از محل نمایش ۲۷۶ فیلم تامین شد. پرفروشترین فیلم این سال نیز کمدی «مرد عوضی» بود.
در دهه ۸۰، همان قاعده، تکرار شد. مثلا در سال ۸۳، که ۲۲۸ فیلم نمایش داشتند و سینما به فروش ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی نائل آمد، حدود ۵ میلیارد آن از محل نمایش ۵ فیلم تامین شد و ۲۲۳ فیلم دیگر، بیش از ۵ میلیارد دیگر را تقبل کردند.
برای نقد عملکرد ابتدایترین امر این است که موضوع را در جغرافیایی وسیعتر و با نگاه تطبیقی نسبت به جهان و ادوار مختلف به سراغ آن رفت.
در سالی که حتی سینمای جهان نتوانسته آمار سالیانه خود را به دوران پیش از کرونا رساند، آیا جهش و تحرک صورت گرفته در سینمای پرچالش ایران قابل دفاع و ستایش نیست؟
آخرین آمار ثبتشده نرمال برای سینماها، به سال ۹۸ باز میگردد که سینماها در این سال، ۲۶ میلیون مخاطب داشتند. با این دستفرمان، سینمای ایران، احتمالا در اوایل بهمنماه، از این آمار عبور خواهد کرد تا برای نخستینبار پس از اپیدمی کرونا، بتواند موقعیت قبل خود را بازیافته و حتی از شرایط عادی آن مقطع هم عبور کند. تعداد مخاطبان سینما در سال ۹۷ نیز حدود ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود که این آمار، قطعا برای امسال نیز محقق خواهد شد.
پس از 20 سال قرار است تعداد مخاطبان سینمای ایران، از ۳۳ درصد جمعیت کشور عبور کند، آن هم نه در فضای عادی و زیرساختهای ایدهآل. در دوران پس از کرونا و ناآرامیهای اجتماعی که برخی از لیدرها و بازیگردانهای آن هم از خود سینما بودهاند.
سینمای ایران در سال ۹۶، حدود ۲۳ میلیون نفر، در سال ۹۵، حدود ۲۶ میلیون، در سال ۹۴، بیش از ۱۳ میلیون، در سال ۹۳، کمتر از ۱۳ میلیون، در سال ۹۲، کمتر از ۱۰ میلیون، در سال ۹۱، کمتر از ۱۱ میلیون و در سال ۹۰، کمتر از ۱۵ میلیون نفر مخاطب داشته است. بنابراین اگر سینما برای امسال بتواند تعداد مخاطبان خود را به ۲۸ میلیون نفر برساند، یعنی بیشترین میزان استقبال از سینماها در طول ۲۳ سال رقم خورده است.
اینکه برخی رسانههای منسوب جناحها برای تشویش اذهان و تخطئه کارنامه حوزه فرهنگ با اغراض سیاسی مانور دهند طبیعی است. اما کاش در نقد عملکرد حوزه فرهنگ ساحت فرهنگی رسانه متنی بر اخلاق و عدالت را هم پاس بداریم. آیا این آمار بیش از ۳۰ میلیون مخاطب، ناگهانی و بدون برنامهریزی در حال رقم خوردن است؟ آن هم سینمایی که طی دو سال اخیر پرچالشترین دوران را سپری کرده و با بحرانهای متعدد درون و بیرون سینما مواجه بوده است. از سهمخواهی جریانات درون گفتمان اصولگرایی تا اپوزیسیون خارجنشین موجسوار. از جنبش ME TOO تا هشتکهای فتنهانگیز، از خط تولید بیانیهنویسی و مسئلهتراشی تا تاثیرات تحریمهای خارجی تا دسیسههای فرهنگی و رسانههای دستگاههای دیپلماسی غربی و صهیونیستی از بحران هنجارشکنانه حجاب تا اغتشاش و ناآرامیهای اجتماعی و منازعات صنفی و...
شکی نیست که طی دو ساله اخیر در عرصه سینما تجربهها و دستاوردهای درخشان و ماندگاری رقم خورده است. رایحه تغییر و تحول محسوس و ملموس است. تغییر گزارههای مهم در زمینه آئین نامههای تولید، احیای شورای عالی سینما، توسعه همکاریهای بینالملل به سمت کشورهای همسو، تاسیس بنیاد ملی انیمیشن، توجه به سرمایهگذاری روی کارگردانها و عوامل فیلم اولیها، افزایش 40 درصدی سالنهای سینما، ساخت سرور ملی با کمک دانشبنیان، اصلاح و ترمیم حق و بازنشستگان سینما، انجام مقدمات اجرائی خانه شدن بیش از 2600 عضو خانواده سینما، پیگیری افزایش بودجه و منابع سینما در راستای تقویت و ارتقای ساختارهای معیشیتی سینماگران و... گوشههای از دستاوردهای سینمایی دولتی است که با عبور از خارهای مغیلان و بحرانهای سیاسی، اجتماعی و جناحی به بار نشسته است. افق روشن است و این جناحهای مخالف را آزرده میکند.